آهنگ فوق العاده زیبای زیدینی عشقا زیدینی از کاظم الساهر رو براتون ترجمه کردم. متن این آهنگ از شاعر بزرگ سوریه، نزار قبانی هست که معروف به شاعر زن عرب هست چون خیلی از ترانه ها و شعر هاش در مورد زن هست. خواننده هم کاظم الساهر هست که الان یکی از محبوب ترین خواننده های عرب این دوره هست و کارش هم واقعا خوبه.
برای دانلود آهنگ زیدینی عشقا از کاظم الساهرکلیک کنید:
دانلود آهنگ زیدینی عشقا
نسخه ساندکلاندش رو می ذارم که اینجا پخش کنید و همینجا هم متنش رو بخونید
ترجمه و متن آهنگ زیدینی عشقآ زیدینی
زیدینی عشقاً زیدینی یا احلی نوبات جنونی
عشق مرا بیشتر کن، ای زیباترین تب های دیوانگی من
زیدینی غرقاً یا سیدتی اِن البحر ینادینی
مرا بیش تر غرق کن بانوی من، که دریا مرا می خواند
زیدینی موتا علی الموت اذا یقتلنی یحیینی
مرگی به مُردگی من بیافزا، که همان طور که مرا می کشد، مرا زنده می دارد
یا احلی امرأهً بین النساء الکون احبینی
ای زیباترین زن بین زنان جهان، مرا دوست بدار
یا من احببتک حتی احترق الحب احبینی
ای که تو را آن قدر دوست داشتم، تا عشق آتش گرفت
ان کنت تریدین السُکنی، اسکنتک فی ضوء عیونی
اگر منزلی می خواهی، تو را در روشنای چشمانم جای خواهم داد
حبک خارطتی، ما عادت خارطه العالم تعنینی
عشق تو نقشه ی من است، دیگر مرا به نقشه ی جهان چه حاجت؟
انا اقدم عاصمه للحزن، و جرحی نقش الفرعونی
من دیرینه ترین پایتخت غمم، و زخم هایم به مانند نقشی از دوره ی فرعونیان می ماند
وجعی یمتد کسرب الحمام من البیروت الی الصینی
و دردم به امتداد مهاجرت کبوتران از بیروت تا چین است
عصفوره قلبی ، نیسانی
گنجشکک دل من، اردیبهشت من
یا رمل البحر، و روح الروح و یا غابات زیتونی
ای شن ساحل ها، ای جان جان، ای جنگل های زیتون
یا طعم الثلج و طعم النار و نکهه شکی و یقینی
ای طعم یخ و ای طعم آتش، ای عطر شک و یقینم
اشعر بالخوف من المجهول فاوینی
از ناشناخته ها می ترسم، پناهم بده
اشعر بالخوف من الظلماء فضمینی
از تاریکی می ترسم، مرا در آغوش بگیر
اشعر بالبرد فغطینی
احساس سرما می کنم، مرا بپوشان
فظلی جنبی و اغنی لی
کنارم بمان و برایم ترانه بخوان
فانا من بدأ التکوینی ابحث عن وطنٍ لجبینی
که من از ابتدای خلقت به دنبال وطنی برای سرنهادنم بودم.
عن حب امرأهٍ یاخُذُنی لحدود الشمس و یرمینی
و دنبال عشق بانویی، که مرا تا نزدیکی خورشید بالا ببرد و رها سازد
نوّاره عمری مروحتی قندیلی بوح بساتینی
روشنای زندگی من، خنک نسیم صحرای دلم، فانوس پر نورم، راحتی باغ و بوستانم
مدی لی جسرا من رائحه اللیمونی
برایم پلی از بوی خوش لیمو امتداد بخش
و ضعینی مشطا عاجیا فی عتمه شعرک فانسینی
و مرا شانه ای از جنس عاج در تاریکی موهایت قرار بده و فراموشم کن
من اجلک اعتقت نسائی
برای تو همه ی زن هایم را آزاد ساختم!!!
و ترکت التاریخ ورائی
و تاریخ را پشت سرم نهادم
و شطبت شهاده میلادی
و گواهی تولدم را باطل ساختم
و قطعت جمیع شرایینی
و تمام رگ هایم را بریدم
زیدینی عشقاً زیدینی
بر عشق من بیافزا، بیافزا
امیدوارم که از این آهنگ لذت برده باشید. لطفا برام کامنت بذارید و نکات مثبت و منفی کار رو بهم بگید.