ضمنی علی صدرک، یا من رو در آغوشت پنهان کن از کاظم الساهر
ضمنی على صدرک .. وأبعدنی عن الناس
من رو توی آغوشت پنهان کن، و از مردم دور کن
شوف الغزل والحب .. والنشوه والإحساس
عشق و عشق بازی رو ببین و مستی و احساس رو
والله یا عمری .. لآسّکر بدون الکاس
به خدا ای زندگی من، بدون جام هم مست می شم
ضمنی على صدرک .. بردان دفینی
من رو توی آغوشت پنهان کن، سردمه، گرمم کن
وأنت على کیفیک .. موتنی أو أحیینی
بعد با خیال راحت، من رو بکش و زنده کن
من دون کل البشر .. تعجبنی یا عینی
از بین همه مردم، تو رو دوست دارم ای چشم من
ضمنی على صدرک .. ضمنی ضعف صبری
من رو توی آغوشت پنهن کن، پنهان کن صبرم تمام شد
لأتنفس أنفاسک .. وأحرقها فی صدری
نفس های تو رو تنفس می کنم و توی سینه ام می سوزونم
کل نقطه فی جسمی .. تملکها یا عمری
تو مالک هر نقطه جسم منی، زندگیم